ایشان در سال ۵۸ با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد سپاه شد. او همزمان با ورود به سپاه، مدت دو سال فرماندهی سپاه نهاوند را بر عهده گرفت و پس از آن بنا به ضرورت شرایط منطقه سنقر در کرمانشاه برای مبارزه با نیروهای ضد انقلاب به آن منطقه اعزام شد.
مدتی بعد راهی کرمانشاه شد و مدت دو سال فرماندهی سپاه و تیپ انصار الرسول (ص) جوانرود را بر عهده گرفت. سپس به پاوه رفت و دو سال نیز فرمانده سپاه پاوه شد. او در کنار شهید چمران در جنگ های نامنظم شرکت فعال داشت. بعد از مدتی فرماندهی سپاه مریوان را بر عهده گرفت. با وجود پایان یافتن جنگ تحمیلی، مدت سه سال با نیروهای ضد انقلاب مبارزه کرد و در همان جا برای چهارمین بار از ناحیه کمر مجروح شد. سپس به مدت شش ماه نیز جانشینی قرارگاه شهید شهرامفر سنندج را بر عهده گرفت و پس از آن با درخواست فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا، سردار شهید احمد کاظمی، جانشین قرارگاه حمزه سیدالشهدا شد و در این مسئولیت خطیر نیز سه سال خدمت صادقانه کرد و سپس مسئولیت ستاد قرارگاه حمزه سیدالشهدا را بر عهده گرفت.
مدت سه سال نیز جانشین قرارگاه نجف در کرمانشاه و پس از آن فرمانده ارشد سپاه استان یزد (و فرمانده تیب الغدیر) شد. دیری نپایید که پس از چهار ماه خدمت به عنوان فرمانده لشکر ۳ نیرو مخصوص سپاه، در ارومیه و در هنگام انجام مأموریت هوایی به درجه رفیع شهادت رسید.
خاطره ای از زبان همسر شهید:
زمانی که وسایل منزل را جمع می کردیم که به ارومیه برویم، با توجه به اینکه دخترمان در دانشگاه یزد درس می خواند، به حاج سعید گفتم: اگر سپاه اجازه دهد یک سال دیگر در یزد بمانیم. اما همسرم پاسخی به من داد که دیگر زبانم یارای سخن گفتن نیافت. ایشان گفت: «سرزمین شهید باکری من را به آذربایجان غربی دعوت کرده، نمی توانم به این دعوت پاسخ منفی دهم. شهید کاظمی نیز مرا به سرزمینی که در آنجا شهید شده فراخوانده است.» بنابراین قبل از ورود ما به ارومیه پیام آمادگی برای شهادت را به من داد.
عکس سردار شهید سعید قهاری سعید درحال سرکشی از خانواده شهید ابراهیمیان در ابرکوه یزد