متولد آذر ۱۳۴۱
در همدان
در خانواده ای مذهبی پرورش یافت، او دوران کودکی درخشانی سرشار از معنویت داشت به طوری که توسط همکلاسیها به نام «آخوند» خطاب میشد.
عضویت در سپاه و رشد فوقالعاده او در مدت حضور سه ساله، وی را به مسؤولیت ارزیابی سپاهیان، تئوریسین و مغز متفکر تیپ ویژه شهدا و قائممقامی لشکر حضرت حجت(عج) رساند و در نهایت ابتکار ویژهاش منجر به تشکیل و رژه پنج لشکر همدان شد که به گواه صاحبنظران پایهگذار وجود سپاهیان حضرت محمد (ص) است.
ایشان در مقر بسیج همدان گاهی ماهها خانه نمیرفت و غذایی بهتر از شیر خشک و نان ترید شده نمیخورد.
تا قبل از ورود او به بسیج ما همواره با مشکل کمبود نیرو مواجه بودیم. به محض ورود او در بسیج منشأ تاثیر شد و تغییر و تحولاتی در بسیج انجام داد و پیکره آن را زنده کرد و ما مدتها تا پایان جنگ کمبود نیرو نداشتیم بلکه به یگانهای دیگر هم نیرو منتقل میکردیم. با سن کم توانمندی بالایی در مدیریت داشت و فکور بود. خستگیناپذیر بود. میخواست برای هر روستا پایگاه مقاومت ایجاد کند.
خواهر کوچک حسنآقا از آخرین لحظات حضور برادر در خانه میگوید:
ساک کوچکش را از شب قبل آماده کرده بود برداشت، کت و شلوار پوشید و آماده رفتن شد. با چهار سال اختلاف سنی پشت سری او بودم و علاقه زیادی به هم داشتیم. مرا صدا کرد و با تأکید فراوان گفت که مواظب پدر و مادر باشم و به انها رسیدگی کنم. بعد در مورد ازدواج و انتخاب همسر برایم حرف زد و بر نمازخوان بودن و رزمنده بودن همسر آیندهام اصرار داشت. آن روزها که بعدها فهمیدیم روزهای شهادت برادرم بوده مادرم در خانه راه میرفت و کار میکرد اما خیلی بیتاب بود. انگار به او الهام شده بود که حسن آقا شهید شده و خبری هم از پیکرش نیست.
وی با سفرهای متعدد به شهر قم از محضر مراجع بزرگ این شهر نیز در جهت تغذیه فکری خود بهره لازم را می برده و یکی از تاثیرگذاران در پیروزی انقلاب اسلامی در شهر همدان با مبارزه مسلحانه نیز بوده است.
محسن رضایی در این خصوص در خاطرات خود آورده است: یکی از جلوه های استان همدان در دوران جنگ را می توان در اعزام های با شکوه آن تعبیر کرد، چنین اعزام هایی انسان را شگفت زده می کرد.
وی ادامه داده است: شهید حسن صوفی در این کار بزرگ تاثیر بسزایی داشت و رژه چند کیلومتری انبوه رزمندگان در قالب طرح پنج لشکر عظمت زیادی داشت.
برادر این شهید می گوید:
با برادرم در جلسات مذهبی آقای مسکین، مکتب ولیعصر و همچنین آقای متقی شرکت می کردیم، پدرم نقش ارزنده ای در تربیت فرزندان در خانه داشت و همیشه فرزندانش را به یاری رساندن به دیگران دعوت می کرد که برادرم در این زمینه همیشه پیشقدم بود.
وصیتنامه ی شهیـــــد حسن صوفی
بسم الله الرحمن الرحیم
اينجانب حسن صوفي فرزند محمد علي ,شماره شناسنامه ۴۶۷ متولد ۱۳۴۱ ,در آستانه عزيمتم به ميدان عمل، لازم ديدم اين وصیتنامه را بنويسم.
انشاء الله توفيق حاصل شود و به ديدار دوست بروم چرا كه در طول زندگانيم به ويژه در طول مدت فعاليتم در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دنيا را آزمايشگاه ديدم و چون آزمايش ميكنند بايد بيشتر بكوشيم و هيچ چیزی مرا راضي نميكرد و هيچ مقصدي مرا قانع نميكرد الا مطلب اصلي.
گاهي موارد لازم بود به دليل ضرورت كاري پشت جبهه باشم، اين را هم ضرورت ميديدم ولي دلم جاي ديگر بود، و اصلاً روحم با غیر جبهه سازگاري ندارد.
در هر حال فعلاً قبل از اينكه مطلب فرعي را بيان كنم لازم است در مورد مسائل زندگاني بگويم. پدر و مادرم ,فراوان براي من زحمت كشيدهاند كه متاسفانه كارهاي سپاه اجازه نميداد چند روزي ايشان را به زيارت ببرم، ولي از برادر عزيز و سرور گراميم درخواست دارم ترتيبي دهد تا مادرم ساليانه يكبار به زيارت برود. همچنين از اين مسئله كه نتوانستم دين خود را نسبت به پدر و مادرم ادا كنم و از خداوند سبحان و والدينم تقاضاي عفو دارم.
بنده در مدت خدمتم در سپاه هيچگونه سودي به اين نهاد خونبار و جوشيده از خون نداشتهام و هيچگونه چشم داشتي بعد از رحلتم ندارم. از پدر و مادرم و از خواهران عزيزم و از جعفر و سعيد و وحيد و عباس ميخواهم در صورتي كه از من ناراحتي ديدند عفو كنند.
از مادر عزيزم و خواهرانم و ساير اقوام ميخواهم حجاب اسلامي را كاملا رعايت فرمايند، از عباس و جعفر و سعيد ميخواهم بعد از رسيدن به سن قانوني در جبهههاي دفاع از انقلاب، درجنگ يا غير جنگ حضور داشته باشند.
از پدر و مادرم ميخواهم به خاطر نبودن من هيچگونه غم و اندوهي نداشته باشند و براي سلامتي پيامبر زمانمان و براي طول اودعا كنند.
از پدر و مادرم ميخواهم بعد از رحلتم با سينه ستبر و روحيه باز ,به جاي مراسم عزا جشن گرفته و پوشيده و از خدا سپاسگذاري كنند به خاطر نعمتش به خانواده ما.
همچنين در مراسم بگوئيد مسئله اصلي جنگ است و آرزو داشتم پيروزي اسلام بر كفر صدامي را خانواده شهدا و مفقودين ببينند كه انشاءالله تحقق پيدا خواهد كرد.
از پدر و مادرم ميخواهم دعاي كميل و نماز جمعه را ترك نكنند و مراسم عزاداري امام حسين(ع) و ائمه را ترك نكنند و بچهها را ترغيب كنند، در مراسم شركت كنند چرا كه رمز پيروزي ما توسل به امام حسين(ع) است.
در مورد وسايل رفاهي كه بنياد شهيد در اختيار خانوادهها قرار ميدهد به هيچ وجه شما نگيريد و بنده به هيچ وجه حاضر نيستم دولت جمهوري اسلامي كه دولت مستضعفين است, تحت فشار قرار گيرد.
اللهم الرزقني توفيق الشهاده في سبيلك ۲۵/۱۲/۶۲ساعت ۵/۷ بعدازظهر
حسن صوفي
و سرانجام این فرمانده متفکر و شجاع در ۲۶ اسفندماه سال ۱۳۶۳ زمانی که فرماندهان و رزمندگان ایران قصد داشتند عملیات بدر را در جبهههای جنوب انجام دهند، دوشادوش بسیجیان و رزمندگان به مقابله با تانکهای دشمن که قصد پاتک به نیروها را داشتند بعد از ۱۹ ساعت درگیری رودررو در شرق دجله به مقام والای شهادت نائل آمد.